زندگی امروز ما

یادداشتهای علمی،هنری،فرهنگی،مذهبی

۳۳ مطلب با موضوع «مذهبی» ثبت شده است

با تمام وجود گناه کردیم

۱۲ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عسل ربیعی

دانش محمود

۱۲ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عسل ربیعی

امر به معروف

۱۲ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عسل ربیعی

قطره ای از فضائل اهل بیت(ع)

۱۲ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عسل ربیعی

سخنان گهر بار علامه جوادی آملی(حفظه الله)

۱۲ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عسل ربیعی

مذهبی

زندگی نامه آیت اللّه سیّد محمد حسن الهی طباطبایی(ره) برادر علامه طباطبایی (ره)

 


ولادت

و باز نسیم بهشت وزیدن می گیرد تا نوید بهاری دیگر دهد. بهاری از بهشت ولایت که خزانی در پی ندارد. سال 1325 ه-ق و امروز بیست و دوم رجب است که محمد حسن پای به عالم خاک می نهد و حکایت دارد که :
سلطان ازل گنج غم عشق به ما داد تا روی در این منزل ویرانه نهادیم
کودکی
همان اوایل کودکی مادر و سپس پدر بزرگوارشان را از دست می دهند و در نزدِ یکی از روحانیون تبریز رشد می کنند.

ادامه مطلب...
۱۱ بهمن ۹۳ ، ۲۲:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عسل ربیعی

زندگی نامه آیت الله شیخ محمد جواد انصاری همدانی (ره)

 

ولادت

نعره زد عشق، که خونین جگری پیدا شد
حسن لرزید، که صاحب نظری پیدا شد.

 ملکی مرا به آسمان ها برد از طبقات آسمان ها عبورم داد و آن گاه پیامبر(ص) را دیدم که سرشان را بالا آوردند و بشارت فرزندم را به من داده و فرمودند:

 خیلی مواظب این بچه باش که مورد نظر ماست.

ادامه مطلب...
۱۱ بهمن ۹۳ ، ۲۱:۰۵ ۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عسل ربیعی

زندگی نامه حضرت آیت الله علامه سید محمد حسین طباطبایی(ره)




جدّ علامه طباطبائی(ره) از شاگردان و معاشران نزدیک شیخ محمد حسن نجفی (صاحب جواهرالکلام) بود و نامه ها و نوشته های ایشان را می نگاشت. مجتهد بود و به علوم غریب (رمل و جفر و ...) نیز احاطه داشت اما از نعمت داشتن فرزند محروم بود. روزی هنگام تلاوت قرآن به این آیه رسید:

« و ایوب إذ نادی ربه: انیّ مسنی الضر و انت ارحم الرّاحمین »

ادامه مطلب...
۱۱ بهمن ۹۳ ، ۲۰:۰۸ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عسل ربیعی

مشاوره و همدردی

سلام به روی ماه همه خوانندگان این وب

من نجمه کارشناس روانشناسی هستم؛دوست دارم توی این فضایی که دوست عزیزم عسل ایجاد کردن به شما کمک کنم

سوالاتتون رو تو بخش نظرات همین پست بپرسید 

ان شاالله بتونیم تعامل خوبی داشته باشیم و با کمک هم قدمی در مسیر حل مشکلات همنوعانمون برداریم


۱۰ بهمن ۹۳ ، ۲۱:۳۹ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عسل ربیعی

فقط کمی تامل کافیست...


بعد از این که این مطلبو خوندید فقط یک لحظه به اون شهید فکر کنید و بدونید که اونم مثل ما یه جوون بود و از جنس ما بود. نه از یه آب و خاک دیگه یا از یه دنیای دیگه.
فقط کمی تامل کافیست

ﺩﺭﺩ ﺍﺳﺎﺭﺕ ﻭ ﺑﻌﺪ ﻟﺬﺕ ﺷﻬﺎﺩﺕ...






ﻋﺮﺍﻗﯿﻬﺎ ﺑﺮﺍ ﺗﻀﻌﯿﻒ ﺭﻭﺣﯿﻪ ﯼ ﻣﺎ ﻓﯿﻠﻤﺎﯼ ﺯﻧﻨﺪﻩ ﭘﺨﺶ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ.

ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺭﻭ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩ
ﻋﺮﺍﻗﯽ ﻫﺎ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻭ ﺑﺮﺩﻧﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ
ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺍﺯﺵ ﺧﺒﺮ ﻧﺪﺍﺷﺖ ...

ﺑﺮﺍ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﻣﺎ ﺭﻭ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻥ ﺑﻪ ﺣﯿﺎﻁ ﺍﺭﺩﻭﮔﺎﻩ،
ﻭﺍﺭﺩ ﺣﯿﺎﻁ ﮐﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﺍﻭﻥ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﺭﻭ ﺩﯾﺪﯾﻢ
ﯾﻪ ﭼﺎﻟﻪ ﮐﻨﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺗﺎ ﮔﺮﺩﻥ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺶ ﺯﯾﺮ ﺯﻣﯿﻦ،
ﺷﺐ ﮐﻪ ﺷﺪ ﺻﺪﺍﯼ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﮐﺒﺮ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﻭﻥ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ
ﻫﻤﻪ ﻧﮕﺮﺍﻧﺶ ﺑﻮﺩﯾﻢ
ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺷﺪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪﻩ،
ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﻋﻠﺖ ﻧﺎﻟﻪ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺩﯾﺸﺒﺶ ﺭﻭ ﺑﺪﻭﻧﯿﻢ.
ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻧﮕﻬﺒﺎﻧﺎ ﻋﻠﺘﺶ ﺭﻭ ﮔﻔﺖ ﻣﻮ ﺑﻪ ﺗﻨﻤﻮﻥ ﺭﺍﺳﺖ ﺷﺪ
ﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﺯﯾﺮ ﺧﺎﮎ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﻮﺷﻬﺎﯼ ﺻﺤﺮﺍﯾﯽ ﮔﻮﺷﺖ ﺧﻮﺍﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ،
ﻣﻮﺷﻬﺎ ﺣﺲ ﺑﻮﯾﺎﺋﯽ ﻗﻮﯼ ﺩﺍﺭﻥ
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺩﻭﺳﺘﺘﻮﻥ ﺷﺪﻥ ﺑﻬﺶ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﮔﻮشت ﺑﺪﻧﺶ ﺭﻭ ﺧﻮﺭﺩﻥ.
ﻋﻠﺖ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﺵ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﻮﺩﻩ
ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺑﺪﻧﺶ ﺭﻭ ﺁﻭﺭﺩﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺗﮑﻪ ﺗﮑﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ...


اونام مثل ما خیلی آرزو داشتند، دوست داشتند درس بخونن یا کار کنن و پولدار شن یا المپیاد شرکت کنن و معروف شن یا ماشین جدید بخرن یا... 
ولی اونا رو همه خواسته ها و آرزوهاشون پا گذاشتن و بخاطر امروز من و تو جنگیدند تا ما بتونیم با آرامش درس بخونیم،کار کنیم و پولدار شیم،المپیاد شرکت کنیمو معروف شیم،ماشین جدید بخریم و... 
اونا رفتن تا ما بجای اونا به آرزوهامون برسیم...
فقط میتونم بگم :

  شهدا شرمنده ایم...
۰۹ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۵۷ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عسل ربیعی